۱۳۸۷ خرداد ۴, شنبه

کنترل بیشتر بر انجمن های زرتشتی
موضوع از این قرار است که وزارت کشور جمهوری اسلامی در سال 1385 هجری شمسی بودجه ای را به احزاب و سازمان های مربوط به اقلیت های دینی به تصویب می رساند که بر اساس ان مبلغی بالغ بر 297 میلیون تومان به سازمان های زرتشتی تعلق می گیرد. در لیستی که از سوی امرداد منتشر شده است همه انجمن ها و سازمان های زرتشتی به جز برخی چون سازمان فروهر و انجمن زرتشتیان اهواز مبالغی در حدود 4 تا 20 میلیون تومان گرفته اند . اما نامی که بیش از هر چیز احساسات انسان را قلقلک می دهد وجود دو نام حقیقی است. مهربان گودرز مهر و مهریان بهمردی مبلغ 97 میلیون تومان را از جیب دولت اسلامی در حساب بانکی شخصی خود می بینند . این بودجه مطمئنا برای استمرار تلاش در ایجاد انجمنی مجعول است که قرار است نام انجمن مرکزی زرتشتیان را بر خود نهد.
به فرض که در حال حاضر هیچیک از زرتشتیان ایران از عملکرد انجمن های زرتشتیان راضی نیست اما آیا این عدم رضایت کلیدی در دست وزارت کشوری است که نام جمهوری اسلامی را بر خود نهاده است ؟ و آیا این وزراتخانه حق خواد داشت تا از طریق کم و بیش دادن به این انجمن و آن انجمن و با حربه تضییق و تبعیض عالمانه و عامدانه انجمنی وابسته به خود را به نام انجمن مرکزی زرتشتیان بوجود آورد؟
چیزی که در این برهه از زمان جامعه زرتشتیان ایران لازم دارد همانا جسارت پرده دری و یا بهتر بگویم افشاگری این نقشه نا عادلانه است. متأسفانه به نظر می آید کمتر رسانه ای در حال حاضر پروای آن را دارد تا به قیمت از دست دادن همین بودجه بادآورده با آن به مقابله برخیزد.
یادم هست سال ها پیش در زمان نمایندگی دکتر دبستانی به صورتی کاملا تصادفی متوجه شدم که ایشان( دکتر دبستانی) با هدایت دکتر اردشیری نامه ای را به همه انجمن ها نوشته مبنی بر تاسییس انجمن مرکزی زرتشتیان و در آن نامه قید کرده که در صورت عدم ارسال پاسخ تا زمانی مشخص موافقت سازمان تلقی خواهد شد. بنده به عنوان مدیر مسئول امرداد در جلسه کنکاش یگانگی به گونه ای غیر منتظره دست به افشا گری در این باره زدم چنانچه دکتر دبستانی مدیر آن جلسه در حالتی بهت زده تمامی نامه را انکار کرده و بر اثر پافشاری اعضای حاضر در جلسه و وجود امکان چاپ گزارش کامل جلسه در شماره بعدی امرداد قول داد که این کار را به صورتی شفاف اداره خواهد کرد و مردم را در جریان همه امور قرار خواهد داد .
قصه دبستانی با انجمن مرکزی زرتشتیان درآن برهه با همان افشاگری ساده ، بی سرو صدا به پایان رسید و ایشان خوشبختانه هیچ موقوع نه خود خواست تا موضوع را پیگیری کند و نه فرصتی به او داده شد که قضیه را دنبال کند.
این بود که در آن زمان داستان انجمن مرکزی زرتشتیان مسکوت ماند تا آنکه آقای سامیا کلانتری بنده را با انواع ... به خارج از ایران فرستادند . زیاد طول نکشید که دوباره سر نخ از آستین کسانی در آمد که سالها در کنار عوامل دولتی درآمد. نمونه روشنی از اینگونه افراد دکتر مهربان گودرز مهر است که به نظر بنده فردی است کاملا زرتشتی بدون هیچ شائبه . افتخار خدمت به انجمن زرتشتیان گردش 37 را در رکاب ایشان کسب کرده ام . وی را شخصی دلسوز برای جامعه می دانم اما به قول رستم بهدین اعتماد به شخص دلیل اطمینان به وی نیست. مهربان مهر در حالی که فردی قابل اعتماد است اما در جریانات اجتماعی – سیاسی اصلا قابل اطمینان نیست، چرا که به سادگی تحت تأثیر قرار گرفته و دست به کار هایی می زند که خود از نتیجه آن آگاه نیست و آنقدر هم بینش ندارد که اگر در باره اش اندیشید به نتیجه ای برسد!
به هر حال دست اندرکران جامعه باید بیاندیشند و به این موضوع پی ببرند که چرا دولت جمهوری اسلامی تمایل دارد تا این انجمن به وجود بیاید. فراموش نمی کنم که ابتدا می خواستند بر اساس فرمانیه کنگره ششم که در ایران برگزار شد انجمنی به نام انجمن جهانی زرتشتیان در ایران درست کنند که پس از شکست آن پروژه اینک به ساخت انجمن مرکزی زرتشتیان راضی شده اند .
در باره فرد دومی که با دکتر مهربان گودرز مهر حساب مشترک دارد لازم به یاد آوری است که مهربان بهمردی همان کسی است که مبلغی بالغ بر 200 میلیون تومان دیگر را در حساب مشترکی به دکتر رستم گوهری زاده برای ساخت آدریان بزرگ در اختیار دارد .

برچسب‌ها: